سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، هرکس را که زود به زود طلاق می دهد و همسر عوض می کند، دشمن می دارد . [امام باقر علیه السلام]

از: فاطمه حاجی زاده :: 85/10/6 :: 10:19 عصر

دل بازهم هوای مدینه دارد آخر در مدینه غوغایی به پاست با زهم شیعه عزادار شد وبقیع سوگ نشین فرزند فاطمه است

مهدی فاطمه نیز امشب سوگوار است که بر ایشان نیز تسلیت عرض میکنیم
عجب شبی است امشب همه سیه پوش فرزند فاطمه وچه بسان مادرش غریبانه بی نام ونشان آرمیده
مگر میشود چنین مظلوم تاریخ بود نه ارامگاهی ونه صحن وسرایی

اما چنان بزگوار که گویی هم این امشب به سوی پروردگار خود پرواز کرده اما با یادش واقعه کربلا را زنده میکند ودخترکانی که در مقابل دیده گانش سیلی خوردند

اه که دور از بقیع هستیم مولای من میشود همین امشب یرای ما هم یک مدینه از فضل خودت مرحمت کنی نفس در سوگت به سختی بیرون میاید
د رحرم کریمه اهل بیت حضرت معصومه بودم که دختری 7یا 8ساله با دیده گانی غم بار واشک آلود التماس میکرد که سلامتی مادرش را عطا کنی تا او بی مادر نباشد ومی گفت خانوم تو را به امام محمد باقر قسم میدهم که مرا از درگاهت بی جواب برنگردانی من از راه دوری آمده ام چگونه راضی میشوی من در این شب دست خالی برگردم اگر من مادر نداشته باشم چه کسی بر سر من دست نوازش میکشد آیا فکر اینجارا هم کردی

همه دور او جمع شده بودند وهر کسی به طریقی می خواست دخترک را آرام کند که ناگهان خانمی پیر گفت عزیزم مطمئن باش که هیچ وقت دست خالی از در هیچ کدام از ائمه بیرون نمی روی
با مرثیه خوانی عزیزی این احساس بیشتر میشد که ای کاش در بقیع بودیم و آنجا بر سر مزارش سوگواری میکردیم وعقده دل باز میکردیم و هر آنچه می خواستیم بر زبان میاوردیم واز روسیاهی خود بازهم سخن میگفتیم
که ای مولای ما چنان ما را دریاب که آنی از خود غافل مشده وبه سوی هیچ گناهی نرویم وایمانمان را چنان محکم ساز تا در برابر وسوسه های شیطان سستی به خرج نداده واز هرگونه گزندی در امان بمانیم

به امید ظهورش
یا حق


نظرات شما()


از: فاطمه حاجی زاده :: 85/8/12 :: 10:48 صبح

بازهم جمعه فرا می رسد و ما دلهای خود را از پنج شنبه شب با حضور در دعای کمیل صیقل داده وبا خدای خود به نام خدا

به راز و نیاز می پردازیم

بعضی وقتها فکر میکنم اگه این دعاها نبود و البته مهربانی خدا ما بندگان گنهکار چکار می کردیم
وقتی که انتظار جمعه رو می کشم یادم میفته که باید جوری رفتار نکنم که مثل همیشه به درگاه خدا با گردنی کج برم
می خوام جوری باشم که وقتی دعای کمیل رو می خونم بتونم بگم که خدا من هم امروز با یه کارنامه سفید اومدم البته با نادیده گرفتن بعضی کارا که تو به بزرگی خودت از اونها می گذری
دعای کمیل که تموم شد یه حس خوبی دارم و این حس موقعی کامل میشه که فردا صبح هم توفیق حضور در دعای ندبه رو بهم بدن
وقتی صبح جمعه بیدار میشم و آماده رفتن به دعا با آرزوی فرج مهدی فاطمه از خونه بیرون میرم


اما آیا رفتارم طوری بوده که اگه مهدی فاطمه اومد شرمنده نشم  اونوقت که می گه این همه انتظار و التماس کردید که بیام و این هم کارنامه سیاهت
نه خدا ی من می خوام همیشه اینو بهم یاد آور بشی که من اون بالا مراقب کاراتم یه وقت پاتو کج نذاری
وقتی از دعای ندبه فارغ میشم احساس می کنم که چقدر شما بزرگ بودید که به من توفیق حضور دادید والا من لیاقت اینو نداشتم

خدای من اتو با این همه بزرگی که داری ازت خواهش می کنم که یک لحظه منو به حال خودم رها نکنی که در اون صورت از من فقیر تر در این دنیا کسی نیست
به امید ظهورش


نظرات شما()


از: فاطمه حاجی زاده :: 85/8/2 :: 11:57 صبح

الحمدالله که بعداز یک ماه روزه داری و پاک کردن دل از گناهان کوچک و بزرگ و جلا دادن به روح خود امروز در نماز عید فطر شرکت کردم جمعیت عظیمی شرکت کرده بودند

            

                              


با خود فکر می کردم چه زود یک ماه گذشت و من نمیدونم که عبادتهام مقبول در گاه خدا شده یا نه

اما از اون جایی که خدا خیلی مهربونه امید زیادی دارم که یه طوری به بزرگی خودش نماز و روزه هامونو قبول کنه
خوب اما نمیدونم چرا حس غریبی دارم و خیلی دلم می خواد یه کاری کنم که از این حس و حال تا سال آینده بیرون نمی اومدم

پای صحبتهای یکی از اساتید بودیم که میگفت:بیاید به خودمون قول بدیم که هر کس با انجام کاری که اون حس و حال معنوی بهش دست میده انجام بده تا ماه رمضون سال آینده حالا یکی با خوندن مداوم قرآن و یکی با خوندن نماز
امسال یکی از بهترین ماه رمضونهای عمرم بود فکر می کنم که خیلی دگرگون شدم اصلا حس می کنم یه آدم دیگه ای شدم


نظرات شما()


از: فاطمه حاجی زاده :: 85/7/27 :: 10:15 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم.

امروز روزخوبی بود چونکه کلاس قرانی که خانمها دایر کردیم امروز نوبت خانه من بود در این جلسه علاوه برخواندن یک جزء قران پیرامون مسائل دیگر نبز بحث و گفتگو می کنیم و موضوعی که این روزها زیاد در موردش سخن گفته می شود روز قدس و راهپیمایی جمعه است که بعضی از خانمها می گفتند چون وقت کلاس قران همزمان بود با ساعت راهپیمایی کلاس تعطیل شود بعضی ها هم میگفتند ما فرزند کوچک داریم و نمی توانیم شرکت کنیم البته نظر من این هست که ما باید فرزندانمون رو از الان با مسئله فلسطین آشنا کنیم .

 خیلی نظرات دیگه داده شد تا اینکه استاد گفت با وجود اینکه برای بعضی ها شرکت در راهپیمایی مشکل هست ولی چون فلسطین فرزند اسلام هست و ما همانگونه که فرزند خودمان رو دوست داریم باید در مورد فلسطین نیز همانگونه عمل کنیم چون فلسطین فرزند اسلام و پاره تن آن است.

 بالاخره تصمیم گرفته شد تمام اعضای گروه به طور دسته جمعی در راهپیمایی شرکت کنیم و به کسانیکه بچه کوچک دارند و براشون مشکل هست کمک کنیم تا اونها هم در این امر واجب و الهی شرکت کنند

به امید خشنودی معبود یگانه و امام زمان (عج)

 


نظرات شما()

<      1   2   3      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه |شناسنامه|ایمیل
وبلاگ من
فاطمه حاجی زاده - به سوی ظهور
فاطمه حاجی زاده - به سوی ظهور




جواب دادن به شبهه ها
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
:جستجو

با سرعتی بی نظیر و
باور نکردنیمتنیادداشت ها
و پیام‏ها را بکاوید!